همه چیز خوبه آرومه ، من چقدر خوشحالم . با صدای بلند بسته شدن در تاکسی ، راننده لبخند می زند و بعد از تصادف ، راننده ها دست به یقه احوالپرسی می کنند .
دزدها به سراغ دزدگیرهای بی صدا رفته و دست ها صرفا جهت کسب آگاهی به درون جیب یکدیگر می روند .
صداهای گوشنواز بوق موتورها و ماشینها ، نوعی حس رمانتیک گونه را در مشت انسان تداعی می کنند . کلاغ قصه ، دیگر بی خانمان نیست و به کار بساز و بنداز مشغول است و از طریق سود آن دل هزاران داغ دیده را شاد دیده می کند .
کلمه « رایگان » دیگر جایی در فرهنگ لغات ندارد زیرا کمک ها فقط از اعماق دل به بیرون تراوش می کنند . خلاصه اینکه همه در صلح و آرامشدست و پا می زنند و از شدت ناراحتی به یکدیگر عشق می ورزند . . . خدا کند که همه این اتفاقات خواب و خیال نباشد !
( سحم )
