مشتی حسن ، اوستا حسین ، وقت زجا پریدنه / یالا بجنب ، یالا بجنب ، نوبت میوه چیدنه
میرزا قلمدون تو بدو ، که دوره دویدنه / گوشت به دو ، مرغ به دو ، نان به دو قیامته
قربون استقامتت ، این دو استقامته
این دو استقامته ، که دنبال نون بدوی / دنبال یک نصفه اتاق ، تو شهر تهرون بدوی
دنبال یک سیر استخون ، همیشه حیرون بدوی / هی شب و روز به دو ، به دو ، مایه هر سلامته
قربون استقامتت ، این دو استقامته
گرچه به هر جا بدوی ، از همه کس عقب تری / از همه کس عقب تری ، تا مث من بی خبری
همیشه لخت و گشنه ای ، هرجا بیای ، هرجا بری / اما بدو صب تا غروب ، که مایه سلامته
قربون استقامتت ، این دو استقامته
( محمد علی گویا )
