در راه شهر مقدس ، به زائری برخوردم و از او پرسیدم :” آیا این راه شهر مقدس است ؟”.
گفت :” دنبال من بیا ، یک شبانه روز دیگر به آن شهر خواهی رسید “.
به دنبال او رفتم .
روزها و شبها راه رفتیم ، بی آنکه به شهر مقدس برسیم .
حیرتم را حدی نبود از مشاهده خشم او بر من که اجازه داده ام گمراهم کند .
( جبران خلیل جبران)

نویسنده : S.H.Mousavi
لینک کوتاه این مطلب : http://polop.ir/?p=1469