نتیجه نظرسنجی شماره هفتم ( تعداد شرکت کننده 60 نفر )
(این نظر سنجی در تاریخ ۱3 اردیبهشت 1391 در همین سایت برگزار شده است)
سوال : چرا نمی توانیم شبکه های استانی دیگر استانهای کشور را ببینیم؟
1- باعث همدلی مردم می شود و این اصلا خوب نیست ( 19 رای – 31/67 درصد )
2- این چند تا شبکه اصلی ، نانشان آجر می شود ( 11 رای – 18/33 درصد )
3- ذرات معلق پارازیت در هوا اجازه چنین کاری را نمی دهند ( 4 رای – 6/67 درصد )
4- علاقه مند کردن مردم جهت استفاده بهینه از ماهواره ( 16 رای – 26/67 درصد )
5- چیزی که در آن نفع مادی نباشد ارزش سرمایه گذاری را ندارد ( 10 رای – 16/67 درصد )
توضیحات اضافه :
گزینه اول بالاترین رتبه را کسب کرده است :
بهتر است از این جملات دشمن خوشحال کن بگذریم و گلیم خود را از آب بیرون بکشیم . توی این دوره و زمانه باید هر کس به فکر خودش باشد ، هم دلی و وحدت مردم که نشد نان و آب . حالا گیریم که هم دل شدند یعنی اگر یکی از آنها دل درد بگیرد ، بقیه هم دل درد می گیرند ؟ پس کجاست آن غذاهای خوشمزه ؟ جای شما خالی ، من می خورم انگار که شما خوردین .
گزینه چهارم 16 رای را بدست آورده است :
ماهواره جیزه . اگه بهش دست بزنی دستت میسوزه . حوصلت سر رفته ؟ هیچ سرگرمی ای نداری ؟ همش غم و غصه می بینی ؟ دور از ولایت خودت هستی و می خوای همشهریات رو ببینی ولی نمی تونی ؟ می خوای با گویش و فرهنگ یه ولایت دیگه آشنا بشی ولی باز هم نمی تونی ؟ قصد سفر به فلان جا رو داری و می خوای با مناطق گردشگری اونجا آشنا بشی تا آواره شهر غریب نشی ولی حسرت می خوری ؟ دنبال چیزی می گردی ولی فقط لنگه جوراب پیدا می کنی ؟ خب سرت رو بزن به دیوار شاید همه اینا درست شد .
گزینه دوم 11 رای را کسب نموده است :
دست های پشت پرده را در پاره ای از اوقات می توان شناسایی نمود اما نمی توان بیان کرد زیرا همین دست ها هستند که باعث می شوند تا نان و آب
وارد دهان شود . در رابطه با آجر نیز باید گفت که چادر خیلی مستحکم تر است از خانه های کاهگلی برخی مناطق زلزله زده پس آجر یا خانه های آجری ، واژه ای بیگانه است که باعث شکستن شیشه تلویزیون و تهاجم فرهنگی می شود .
گزینه پنجم 10 رای را بدست آورده است :
پول همیشه حلال مشکلات نیست ، بلکه این مشکلات است که پول را در خود حل می کند و آنچه باقی می گذارد مقداری پول خرد است . بر روی بعضی از چیزها نمی توان قیمت گذاشت ، تنها می توان آنها را به باد داد و در آخر هم حسرت از دست دادنشان را نمی توان حتی با تعداد زیادی آفتابه پر از آب ، به مسیر درست هدایت کرد .
گزینه سوم 4 رای را کسب کرده است :
اگر به کسی که در حال مطالعه است ، لنگه دمپایی پرتاب کنیم و به نوعی کاری کنیم که مطالعه کردن را بااحتمال پرتاب دمپایی ادامه دهد ، یا به لنگه دمپایی عادت می کند و از مطالعه کردن دوری نمی کند و یا عصبانیتش باث می شود که خیلی از احتمالات ناگوار را به واقعیت تبدیل کند ، حداقل ان اینست که کلی افکار ناجور نسبت به عده ای پیدا می کند که تشعشعات آن بعدها بروز می کند . پس باید به دنبال راههای بهتری بود مثلا آنقدر هوا را آلوده کنیم که خشک و تر در آلودگی هوا مسموم شوند و به این طریق ، فرکانس ها را به زانو درآوریم و یا پنیر را همراه با گردو میل کنیم تا مغزمان دچار خنگی مفرط نشود !
( سحم )
