گفت : « قهرمان چندین دوره جهانی در شهرستان ژاپن هستم » . گفتم : « من می توانم آدامس را قبل از باد کردن بترکانم » . گفت : « من عاشق راصتگویی و سداقت هستم » . گفتم : « مثل آن دوستت دارم هایی که روی شیشه …
توضیحات بیشتر »گاز مهربان
سلام گاز عزیز . امیدوارم حالت خوب باشد . شبی را تا صبح در فراغ دوریت به خود پیچیدم و این ترس از بی تو بودن بود که باعث لرزیدن وجودم شد . تو رفتی و مرا با کوله باری از لباس تنها گذاشتی . ای کاش می توانستم تو …
توضیحات بیشتر »زندگی رؤیایی
همه چیز خوبه آرومه ، من چقدر خوشحالم . با صدای بلند بسته شدن در تاکسی ، راننده لبخند می زند و بعد از تصادف ، راننده ها دست به یقه احوالپرسی می کنند . دزدها به سراغ دزدگیرهای بی صدا رفته و دست ها صرفا جهت کسب آگاهی به …
توضیحات بیشتر »قصه قبل از خواب
چوپان چشمان خود را همراه با گوسفندان به چرا می برد و دودستی گرگ را تحویل گوسفندان می دهد اما سگ گله با نی زدن و آواز خواندن جلب توجه می کند و گرگ به او علاقه مند شده و سر به کوه و بیابان می گذارد . چوپان که …
توضیحات بیشتر »موضوع انشاء:تابستان خود را چگونه گذراندید؟
من مسافرت را دوست دارم زیرا به ما یاد می دهد که پول چقدر اهمیت دارد . ما به مسافرت رفتیم و برای اینکه سفر ما دورتر شود با پای پیاده رفتیم . ما به جنگل رسیدیم . من خواستم بروم پشت یکی از درختها اما پدرم گفت که خودت …
توضیحات بیشتر »دعوا حلال مشکلاته!
میگه دعوا حلال مشکلاته . دائما منو نصیحت میکنه که دعوا نکن اما خودش مدام دنبال شاخ این و اون می گرده تا شاخشون رو بشکنه . بهش میگم کله ات باد داره ، آدما که دعوا نمی گیرن . میگه : کله ای که باد نداشته باشه کله نیست …
توضیحات بیشتر »حال و احوال
با دست راست صحبت می کنم و منظورم را با لگد بر می گردانم تا تو دست چپ مرا بفشاری و از شدت درد به خود بپیچم و مدام لگد های برگشتی را جاخالی دهم . من کر شده ام و این را از دهان های تا بناگوش باز شده …
توضیحات بیشتر »از خاطرات یک نامزد انتخاباتی
دوران کودکی هم برای خودش عالمی دارد . یادم می آید یکی از روزهای گرم تابستان که هوا گرم و کمی تا قسمتی سوزان بود ، در حیاط خانه مشغول بازی بودم که زنگ در به صدا درآمد و مهمان ناخوانده به همراه پدرم وارد خانه شدند . من همچنان …
توضیحات بیشتر »فرار از جزیره
به سرعت از آسمان فاصله می گیرم و به سمت زمین نزدیک و نزدیک تر می شوم . چتر نجات باز نمی شود و همراه با دهانی باز شده از شدت تعجب به سطح زمینی که تنها یک متر با دریاچه فاصله داشت برخورد می کنم . چشمانم درون آب …
توضیحات بیشتر »جمع شدن گلبولهای قرمز خون در جلوی چشم
نشانه ها حاکی از جمع شدن گلبولهای قرمز خون در جلوی چشم ، قرمز شدن پوست ، سرفه های پی در پی و احساس خود بزرگ بینی مفرط است که بصورت فریاد ، تلخند و رفتارهای تند ناشی از توسری خوردن های کودکانه ، بر روی همنوع خالی می شود …
توضیحات بیشتر »