چوب ها را چماق می بینم / دست هر کس پیچاق می بینم طوطی و مرغ عشق و قمری را / همگی چون کلاغ می بینم به خیابان چو می نهم پا را / عده ای قلچماق می بینم پشت این خلق لاغر و رنجور / عده ای مرد چاق …
ادامه مطلب »»زندگی
زندگی یک مسیر طولانی است / زندگی گاه مثل سوسیس است از قضا زندگی بدون غذا / مثل مرگ است ، دشنه در دیس است در همین کوچه های شهر شلوغ / گاه صغری بگم فرنگیس است این هم از کشف های تازه ماست / بیت بعدی که تازه تاسیس …
ادامه مطلب »»چاقی
گذشت از شصت و هشتاد و نود شد / به سرعت از صد و هفتاد رد شد چنان خورد از هرآنچیزی که میدید / قطور و گِرد چون سلطان فهد شد شبی درگیر شد با کوچه ای تنگ / پس از یک هفته از آن کوچه رد شد قدم با …
ادامه مطلب »»اتفاق افتاده است
آینه دنبال سنگ افتاده است / ماه دنبال پلنگ افتاده است رفته و برگشته، اما بی هدف / تیر دنبال تفنگ افتاده است گربه را ماهی فراری داده است / موش دنبال پلنگ افتاده است غالباً از شیر میافتد شلنگ / شیر اینبار از شلنگ افتاده است یاسمن افتاده روی …
ادامه مطلب »»باید عوض کنم
باید که شیوهی سخنم را عوض کن / شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم گاهی برای خواندن یک شعر لازم است / روزی سه بار انجمنم را عوض کنم از هر سه انجمن که در آن شعر خواندهام / آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم در راه اگر …
ادامه مطلب »»